جمله ویکتور هوگو درباره آزادی :
ما پادشاه را کشتیم و سعی کردیم دنیا را تغییر بدهیم، حالا تنها چیزی که گیرمان آمده یک پادشاه جدید و بدتر است آن زمان برای آزادی میجنگیدیم ولی الان برای نان!
ما پادشاه را کشتیم و سعی کردیم دنیا را تغییر بدهیم، حالا تنها چیزی که گیرمان آمده یک پادشاه جدید و بدتر است آن زمان برای آزادی میجنگیدیم ولی الان برای نان!
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…