جمله درباره سرزمین

هر نژادی، هر هنری، ریاکاری خاص خود را دارد، خوراک این جهان اندکی حقیقت و بسیاری دروغ است!

دنیا زیباست، اما یک بیماری دارد به نام انسان!

برای نابود کردن یک فرهنگ نیازی نیست کتاب ها را سوزاند، کافیست کاری کنید مردم آن ها را نخوانند.

در آغاز یک تغییر میهن دوست فردی کمیاب، شجاع، منفور و مورد تمسخر است، وقتی هدف او محقق شد ترسوها به او می‌پیوندند زیرا در آن زمان میهن دوستی دیگر هز...

و من سرزمینی را تصور کردم که تنها قانونش این است که خودت باشی، اینجا شما تا لحظه‌ی مرگتان به دروغ محکومید...

ما بلاغت را به خاک سپردیم و اکنون عصر لکنت است.

آه اگر می‌توانستم به سرزمینی بگریزم که در آن لباس نظامی به چشم نخورد، که صدای طبل جنگ به گوش نرسد، که سخن از کشتار به میان نیاید، کاش می‌توانستم...

چه افتاد این گلستان را ، چه افتاد؟
که آیین بهاران رفتش از یاد...

وطن ، لازم نیست حتما سرزمین بزرگی باشد
گاهی مساحت کوچکی است در حد فاصل دو شانه...

غربت وحشتناک است ، به خصوص وقتی در کشور خودت باشی.

و من سرزمینی را تصور می‌کردم که تنها قانونش این است که خودت باشی ، اینجا شما تا لحظه‌ی مرگ‌تان به دروغ محکومید.

حال که علم ، هنر و فرهنگ از این سرزمین رخت بربسته ، معلوم می‌شود که فقط دزدی ، جاسوسی و پستی به این زندگی معنی و ارزش می‌دهد.

اگر خواستی سرزمینت را آزاد کنی ده گلوله در تفنگت بگذار ، نه گلوله برای خائنین و آدم فروشان و تنها یک گلوله برای دشمنت کافیست !

سرزمینمان که در حصار است و تپه هایش متلاشی اند ، شمنانی کهن در کمین دارند
سرزمین اسیرمان آزاد است در گزینش مرگی شورانگیز و آتشین
و سرزمینمان در ش...