زیگموند فروید / روانشناس
افسردگی از جنس غم نیست خشم است، خشمی علیه خود، خشمی که به درون چرخیده و حمله میکند!
افسردگی از جنس غم نیست خشم است، خشمی علیه خود، خشمی که به درون چرخیده و حمله میکند!
حکومت ها در دو برهه به صورت مفرط به خشونت متوسل میشوند، یک بار در بدو استقرار و بار دیگر در حین نابودی و اضمحلال.
برای نابود کردن یک فرهنگ نیازی نیست کتاب ها را سوزاند، کافیست کاری کنید مردم آن ها را نخوانند.
میان چیزی که منظورمان است و نمیگوییم
و چیزی که میگوییم و منظورمان نیست، بیشتر عشق گم میشود...
اگر قرار است همه چیزم را فدا کنم باید در زیبا ترین راه باشد : آزادی!
ما محتاج هنریم تا حقیقت هلاکمان نکند.
ماری که نتواند پوست بیندازد نابود میشود، به همان سان جان هایی که از تغییر باورهایشان باز داشته میشوند از جان شدن باز میمانند.
چه افتاد این گلستان را ، چه افتاد؟
که آیین بهاران رفتش از یاد...
آن چه ما را به نابودی خواهد کشاند ، از این قرار است
سیاست بدون شرافت ، لذت بدون وجدان
علم بدون شخصیت و تجارت بدون اخلاق...
گناه چیزی نیست مگر ویران کردن سعادت دیگران یا به خطر انداختن نیکبختی خود!
همیشه یک نفر هست که روز آدم را خراب کند ، البته اگر به قصد نابودی کل زندگیات نیامده باشد!
آدم ها بالاخره یک روزی یک جایی در یک لحظه تمام میشوند ، نه که بمیرند نه ، جوهر احساسشان تمام میشود...
اگر یک آتش مشتعل خاموش شد چه چاره؟
تو یک پاره از آن آتش هستی ، خفه نباش
نگذار باده های نا مساعد تو را خاکستر کنند ، زبان سرخت را باز کن...
توسعه هوش مصنوعی میتواند پایان نسل بشر باشد.
اگر میدانستم فردا دنیا تکه تکه میشود ، باز هم درخت سیبم را میکاشتم.
نه آرامشت را به چشمی وابسته کن نه گرمای دستت را به دستی دلخوش کن
چشم ها بسته میشوند و دست ها مشت و تو میمانی و یک دنیا تنهایی...
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…