آلبرت شوایتزر / کد 6719
هدف از زندگی انسان خدمت کردن ، ابراز همدردی و کمک به دیگران است.
برخی از کتاب ها :
J.S. Bach, le musicien (1905)
The Quest of the Historical Jesus (سال 1906 و نسخه توسعه یافته 2001)
Deutsche und französische Orgelbaukunst und Orgelkunst (1906)
J. S. Bach (in German 1908)
Paul and His Interpreters: A Critical History (1912)
The Psychiatric Study of Jesus (1913)
The mystery of the kingdom of God (1914)
The primeval forest (1921)
The mysticism of Paul the apostle (1930)
Out of My Life and Thought (1931)
Indian thought and its development (1935)
Afrikanische Geschichten (1938)
Essential Writings (1947)
The Problem of Peace (1954)
Peace or Atomic War? (1958)
The kingdom of God and primitive Christianity (1968)
هدف از زندگی انسان خدمت کردن ، ابراز همدردی و کمک به دیگران است.
حذر کنیم از متهم کردن عزیزی به بی اعتمادی نسبت به خودمان، هنگامی که مایل نیست گوشه و کنار قلبش را تماشا کنیم.
شادی درونی که هنگام انجام یک کار خوب احساس میکنیم
تغذیه ای است که روح به آن نیاز دارد.
وقتی ما میرویم تنها چیزی که اهمیت دارد
آثار عشقی است که از خود به جا گذاشته ایم.
کاری شگفت انگیز انجام بده، شاید مردم آن را تقلید کنند.
آدم خوشبین کسی است که همه جا چراغ سبز میبیند
در حالی که آدم بدبین تنها چراغ قرمز را میبیند
و آدم واقعا خردمند کور رنگی دارد.
انسان، حیوانی باهوش است
که مثل یک کودن رفتار می کند.
اگر میخواهید چیزی را به انسان ها یاد بدهید، باید در آن مورد برایشان الگو باشید، هیچ راه دیگری وجود ندارد.
خوشبختی تنها چیزی است که وقتی با دیگران سهیم میشوید چند برابر میشود.
بی تفاوت باش چون هر چیزی ارزش فکر کردن ندارد، شادی چیزی نیست جز داشتن تن سالم و یک حافظه ضعیف.
تنها کسانی در بین شما واقعا شاد خواهند بود که راهی برای خدمت کردن به دیگران را جست و جو و پیدا کنند.
موفقیت کلید شادمانی نیست،
شادمانی کلید موفقیت است.
اگر عاشق کاری که انجام میدهید باشید،
موفق خواهید شد.
دو پناهگاه در مقابل مصیبت های زندگی وجود دارد : موسیقی و گربه ها.
خوشبختی چیزی بیشتر از سلامتی خوب و حافظه ای بد نیست.
مهربانی مداوم می تواند دستاوردهای زیادی داشته باشد.
همانطور که خورشید باعث آب شدن یخ می شود...
مهربانی نیز سوء تفاهم ها ، بی اعتمادی ها و دشمنی ه...
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…