هرمان هسه / کد 15934
هر روز ممکن است از کسی که فکر میکنیم درست میشناسیم، کاری سر بزند که به ما ثابت کند شناخت و اطمینان هیچ است!
هرمان هسه در آثارش مبارزهٔ جاودانهٔ روح و زندگی را ترسیم نموده و با نگرشی هنرمندانه به دنبال ایجاد تعادل بین این دو پدیده قلم فرسودهاست. هسه در خانوادهای اصلاحطلب در منطقه در جنوب آلمان به دنیا آمد و تحت تأثیر مادرش که مبلغ مذهبی در هندوستان بود، به فلسفه هندی روی آورد. از دهه سوم قرن بیستم، به عنوان تبعه سوئیس در منطقه «تیچینو» به گوشهگیری نشست. گرایش به رومانتیسم و طبیعتگرایی از نمودهای چشمگیر آثار قدیمیتر هسه است. این سبک در یکی از اولین رمانهایش به نام پیتر کامنسیند (۱۹۰۴)، که با استقبال بینظیری روبرو شد، به چشم میخورد. وی بهطور جدی به مشکلات انسانها و روابط بین آنها و همچنین نقش هنرمند در جامعه، پرداخته و در رمانهای گرترود (۱۹۱۰) و رُسهالده (۱۹۱۴) این معضل را به شیوه هنرمندانهای مطرح مینماید. هسه به عنوان نماینده جریانات صلحطلب – پاسیفیسم، از طرفدارانی مانند تئودور هویس برخوردار بود و در جمع دوستانش قرار داشتند. در این ارتباط افرادی هم از آلمان حملات خصمانه خود را علیه او آغاز کردند.
هر روز ممکن است از کسی که فکر میکنیم درست میشناسیم، کاری سر بزند که به ما ثابت کند شناخت و اطمینان هیچ است!
اگر اکنون میدانم عشق چیست، به خاطر توست...
هر روز ممکن است از کسی که فکر میکنیم درست و حسابی میشناسیم کاری سر بزند که به ما ثابت کند شناخت و اطمینان هیچ است!
مطمئن بودم که اگر کسی فقط و فقط با لحظات حال زندگی کند و با علاقهمندی کامل به هر گلی که سر راهش است نگاه کند و هر درخششی را که بر روی هر لحظهی گذ...
اگر اکنون میدانم عشق چیست، به خاطر توست...
یاد بگیر چه چیز هایی را باید جدی بگیری، و به بقیهاش بخند...
برخی از ما فکر میکنیم دوام آوردن قوی ترمان میکند ، اما گاهی اوقات قدرت در رها کردن است!
برای رسیدن به ممکن باید بار ها و بار ها غیر ممکن ها را امتحان کنیم!
ما همه قاتل هستیم ، ما همیشه میکشیم
نه فقط در جنگ ها ، نه فقط در شورش ها و نه فقط با عدام
با بی احترامی و تحقیر ، با بی تفاوتی و سکوت
این ها چی...
بدون کلمات ، بدون نوشتن و بدون کتاب ها ، هیچ تاریخی و هیچ مفهومی از انسانیت وجود نخواهد داشت.
خداوند نا امیدی را بر ما نازل نمیکند تا خودکشی کنیم ، بلکه این کار را میکند تا زندگی تازه ای برای خودمان خلق کنیم.
وجود خداوند در وجود تو نهفته شده ، نه در مفاهیم و کتاب ها...
افراد دارای شهامت و شخصیت همیشه به نظر بقیه پلید به نظر میرسند.
عشق نباید التماس کند ، عشق نباید تمنا کند
عشق باید قدرت لازم را برای یافتن راه خود و رسیدن به اطمینان را داشته باشد
آن وقت دیگر نیازی به جذب شدن ...
درونِ تو پناهگاهی است که هر لحظه می توانی به آن پناه بیاوری و خودت باشی.
اغلب این سزاوارترین افراد هستند
که نمیتوانند دست از دوست داشتن کسانی که آن ها را نابود میکنند بردارند.
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…