مرتضی کیوان / کد 11529
کاش در روی زمین، ظلم از آغاز نبود
زندگی ، این همه پیچیده و پر راز نبود
صحبت از بستن و زنجیر نمی کرد کسی
کاش در حد قفس ، وسعت پرواز نبود
جوجه ها...
شاعر، منتقد هنری، روزنامهنگار و فعّال سیاسی عضو حزب تودهٔ ایران بود.
مرتضی کیوان اولین ویراستار ایرانی و پایهگذار انجمن ادبی شمع سوخته بودهاست.
در ۲۷ خرداد سال ۱۳۳۳ و در ۳۳سالگی با پوران سلطانی که زادهٔ همدان است ازدواج کرد.
وی همچنین کارمند و بعدها در دوران وزارت دکتر فاطمی، معاون وزیر در وزارت راه دولت مصدق بود.
مرتضی کیوان از سال ۱۳۲۴ به عضویت حزب توده درآمده و در کنار فعّالیت سیاسی در این حزب، سردبیری مجلات و روزنامههای مختلفی را نیز بر عهده داشت.
او با تسلط و چیرگی قابلتحسینی که بر روی ادبیات مدرن چپ دنیا داشت بهدُرستی حلقهٔ اتصال بسیاری از شاعران و نویسندگانی نظیر احمد شاملو، سیاوش کسرایی، مصطفی فرزانه، هوشنگ ابتهاج، نجف دریابندری و … بودهاست. احمد شاملو، نیما یوشیج، سیاوش کسرایی، سایه و احسان طبری در سوگ او شعرهایی سرودهاند.
مرتضی کیوان در روزهای پس از کودتای ۲۸ مرداد، در حالی که سه تن از نظامیان فراری سازمان نظامی حزب توده را در خانهٔ خود پنهان کردهبود، دستگیر و به جرم «خیانت»، در ۲۷ مهر ۱۳۳۳، در زندان قصر تیرباران شد.
کاش در روی زمین، ظلم از آغاز نبود
زندگی ، این همه پیچیده و پر راز نبود
صحبت از بستن و زنجیر نمی کرد کسی
کاش در حد قفس ، وسعت پرواز نبود
جوجه ها...
ای صمیمی ، ای دوست
گاه و بیگاه لب پنجره خاطره ام میآیی
دیدنت حتی از دور آب بر آتش دل میپاشد
آنقدر تشنه دیدار تو ام که به یک جرعه نگاه تو قناعت...
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…