سیاوش کسرایی / کد 11523
شناور سوی ساحل های ناپیدا
دو موج رهگذر بودیم
دو موج همسفر بودیم
گریز ما ، نیاز ما ، نشیب ما ، فراز ما
شتاب شاد ما با هم
تلاش پاک ما توام
چه ...
شاعر و از اعضای کانون نویسندگان ایران و از فعالان سیاسی چپگرای تاریخ معاصر ایران بود. کسرائی دانشآموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و از بنیانگذاران انجمن ادبی شمع سوخته بود. او سالیان دراز در حزب تودهٔ ایران فعالیت داشت.
سیاوش کسرائی، سُراینده منظومهٔ آرش کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است. وی یکی از شاگردان نیما یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند. از جمله مجموعه شعرهای بهجای مانده از سیاوش کسرائی، میتوان به مجموعه شعر آوا، مهره سرخ، در هوای مرغ آمین، هدیه برای خاک، تراشههای تبر، خانگی، با دماوند خاموش و خون سیاوش اشاره کرد.
همسر وی مهری نوذری خواهر منوچهر نوذری است که طراح و خیاط معروفی در شهر تهران بود.
سیاوش کسرائی در زمستان سال ۱۳۶۱ به همراه خانوادهاش از طریق زاهدان از ایران خارج شد. ابتدا در کابل و سپس در مسکو و پس از فروپاشی شوروی به وین مهاجرت کرد.
سیاوش کسرائی پس از خروج از ایران و در طول اقامتاش در افغانستان، در رادیو زحمتکشان که از شهر کابل پخش میشد، مشغول به فعالیت شد. ابوالفضل محققی از همکاران سابق سیاوش کسرائی در رادیو زحمتکشان، ادعا میکند که در زمان تصدی وی به عنوان «مسئول بخش ادبی رادیو»، هیچگاه شعری از احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث یا فروغ فرخزاد خوانده و پخش نشد.
سیاوش کسرائی از «نسل چهارم» و از آخرین نسل مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود. او از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ در شوروی زندگی کرد. سیاوش کسرایی از زندگی در شوروی رنج میکشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده «دلم هوای آفتاب میکند» وصف کردهاست. وی در سن ۶۹ سالگی پس از عمل جراحی قلب و ابتلاء به ذاتالریه در وین، پایتخت اتریش درگذشت و در «بخش هنرمندان» گورستان مرکزی شهر وین، پایتخت اتریش، به خاک سپرده شد.
شناور سوی ساحل های ناپیدا
دو موج رهگذر بودیم
دو موج همسفر بودیم
گریز ما ، نیاز ما ، نشیب ما ، فراز ما
شتاب شاد ما با هم
تلاش پاک ما توام
چه ...
ملال ابر ها و آسمان بسته و اتاق سرد تمام روزهای ماه را فسرده مینماید و خراب میکند
و من به یادت ای دیار روشنی کنار این دریچهها دلم هوای آفتاب می...
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…