محمود درویش / شاعر
فردایم را ببر و دیروز را بده و باهم تنهایمان بگذار
هیچ چیز بعد از تو نه میرود و نه میآید...
فردایم را ببر و دیروز را بده و باهم تنهایمان بگذار
هیچ چیز بعد از تو نه میرود و نه میآید...
همیشه فردایی نیست تا زندگی فرصت دیگری برای جبران این غفلت ها به ما دهد
کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش و بگو چقدر به آن ها علاقه و ...
فردایم را ببر و دیروز را بده و باهم تنهایمان بگذار
هیچ چیز بعد از تو نه میرود و نه میآید...
امروز از دست رفت، مثل هر روز
نیمی به فکر دیروز، نیمی به فکر فردا...
من در فردا یا روزهای آینده همان چیزی هستم که امروز ساخته ام.
من در امروز همانی هستم که دیروز یا چند روز قبل ساخته ام.
فردا اگر ز راه نمیآمد
من تا ابد کنار تو میماندم...
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…