نادر ابراهیمی / نویسنده
و عشق اگر با حضور همین روزمرگی ها عشق بماند، عشق است
عشق یعنی قهوه یخ کرده کنار تو...
و عشق اگر با حضور همین روزمرگی ها عشق بماند، عشق است
عشق یعنی قهوه یخ کرده کنار تو...
روزگار نکبتی شده ، آنقدر که آدم دلش می خواهد مدام به خاطره هایش چنگ بیاندازد و آنجا ها دنبال چیزی بگردد...
این قابل توجه است که چگونه سال به سال پیش میرویم و همان کارهای قدیمی را انجام میدهیم
خسته و بی حوصله میشویم و میپرسیم ، کی به دنبال ما میآیند؟
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…