جمله درباره تاریخ

زیبا ترین لحظات تاریخ جهان، لحظه‌ی پایان دیکتاتورهاست.

تاریخ داستانی است که رخ داده است، داستان تاریخی است که ممکن است رخ داده باشد.

تاکنون در جهان هیچ تحول تاریخی به وقوع نپیوسته است، مگر عوض شدن نام اربابان!

هرکسی می‌تواند تاریخ‌ ساز باشد، اما فقط یک مرد بزرگ می‌تواند آن را رقم زند...

جلوگیری از تکرار تاریخ کاری بیهوده است، زیرا شخصیت آدمی طوری است که اجتناب از تکرار را غیر ممکن می‌سازد.

تمام تاریخ عبارت است از جنگ دو سرباز که یک دیگر را نمی‌شناسند، برای دو نفر که هم دیگر را می‌شناسند و نمی‌جنگند.

تاریخ نگاران شبیه افراد ناشنوا هستند، چرا که مدام به پرسش هایی پاسخ می‌گویند که هیچ کس از آن ها نپرسیده است.

پیوسته در تاریخ ساعتی فرا می‌رسد که در آن، آن که جرئت کند و بگوید دو دو تا چهار تا می‌شود، مجازاتش مرگ است.

جانوران بت نمی‌پرستند، قلدر نمی‌تراشند
و به کثافت کاری های خودشان نمی‌بالند
برای همین تاریخ ندارند!

تاریخ چیزی نبود جز لوحی رنگ باخته که آن را پاک می‌کرند و هر بار به گونه ای که صلاح می‌دانستند بازنویسی می‌کردند!

جانواران بت نمی‌پرستند ، قلدر نمی‌تراشند و به کثافت کاری های خودشان نمی‌بالند ، برای همین تاریخ ندارند...

بدون کلمات ، بدون نوشتن و بدون کتاب ها ، هیچ تاریخی و هیچ مفهومی از انسانیت وجود نخواهد داشت.

انسان چیست ، فقط تاریخ می‌تواند بگوید...

در تمام حوزه‌هایی که زندگی معنوی بشریت در آن جریان دارد ، دوران تاریخی که سرنوشت ما را در آن قرار دارد دوره ای از اتفاقات شگفت انگیز است.

و شعر زندگی هر انسان که در قافیه سرخ یک خون بپذیرد
پایان مسیح چارمیخ ابدیت یک تاریخ است.

ای دوست ، ای برادر ، ای همخون
وقتی به ماه رسیدی ، تاریخ قتل عام گل ها را بنویس...