جمله لئو تولستوی درباره امید :
نمیدانستم چه میخواهم، از زندگی میترسیدم، میکوشیدم از آن کناره بگیرم و در همان حال هنوز امیدی هم به آن داشتم…
نمیدانستم چه میخواهم، از زندگی میترسیدم، میکوشیدم از آن کناره بگیرم و در همان حال هنوز امیدی هم به آن داشتم…
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…