مارتین لوتر کینگ / راهبر و انقلابی
یک قانون ناعادلانه اصلا قانون نیست، همه ما وظیفه اخلاقی داریم تا از قوانین ناعادلانه سرپیچی کنیم، کسی که از قانون ناعادلانه سرپیچی میکند بیشترین ا...
یک قانون ناعادلانه اصلا قانون نیست، همه ما وظیفه اخلاقی داریم تا از قوانین ناعادلانه سرپیچی کنیم، کسی که از قانون ناعادلانه سرپیچی میکند بیشترین ا...
مرتکب جنایت شدند، عدل و داد را اختراع کردند و برای حفظ عدل و داد کتاب های قطور قانون را نوشتند و برای اجرای این قوانین گیوتین به پا کردند.
هیچ وقت فکر نکن که جنگ هر قدر هم منصفانه و یا ضروری باشد، چیزی جز جنایت باشد.
شاید خداوند قرن ها پیش در نبرد با شیطان شکست خورده است و جهان به دست شیطان اداره میشود، وگرنه این همه بدی و بی عدالتی نمیتواند کار خدا باشد.
اگر در جایی انسان های کوچک سایه های بزرگی داشتند یعنی خورشید آن جا در حال غروب است.
ایمان بدون عشق شما را متعصب
وظیفه بدون عشق شما را بد اخلاق
فدرت بدون عشق شما را خشن
عدالت بدون عشق شما را سخت
و زندگی بدن عشق شما را بیمار می ک...
افسوس !
مردم تنها تا جایی درک عدالت دارند که با منافعشان سازگار باشد.
تفنگ های پر برای شلیک به مغز های پر ساخته شدهاند و مغز های خالی برای پر کردن این تفنگ ها!
تو دلم گفتم کاش آدم بتواند دنیا را بالا بیاورد و این همه دروغ و ریا نبیند ، دنیا به دست دروغگو ها ، پشت هم انداز ها و حقه باز ها اداره میشود ، مرد...
کاش در روی زمین، ظلم از آغاز نبود
زندگی ، این همه پیچیده و پر راز نبود
صحبت از بستن و زنجیر نمی کرد کسی
کاش در حد قفس ، وسعت پرواز نبود
جوجه ها...
ما اگر یک روز کار نکنیم ، باید سر بی شام زمین بگذاریم
آن ها اگر یک شب تفریح نکنند ، دنیا را به هم می ریزند...
وقتی خودخواهی یک فرد برای جامعه ای به صورت قانون در آمد ، فانوس بردارید و روز روشن به دنبال عدالت و انسانیت بگردید.
زیانی که از بیان حقی متوجه من گردد به مراتب گوارا و دلپذیرتر است ، تا آن که پنهان کردن مطلبی ضرری به حقی برساند.
عدل چه بود ، وضع اندر موضعش
ظلم چه بود ، وضع در ناموضعش
عدل چه بود ، آب ده اشجار را
ظلم چه بود ، آب دادن خار را...
گوش کن ، وزش ظلمت را میشنوی !؟
میرفتم و میرفتم و میرفتم
تا بدانم تا بدانم تا بدانم
از صفحه ای به صفحه ای
از چهره ای به چهره ای
از روزی به روزی
از شهری به شهری
زیر آسمان ...
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…