محمود دولت آبادی / نویسنده
نمیدانم تو ملتف شدهای یا نه که بعضی مردها از عمری که دارند، پیرترند...
نمیدانم تو ملتف شدهای یا نه که بعضی مردها از عمری که دارند، پیرترند...
گوش هایت را میگیری، چشم هایت را میبندی، زبانت را گاز میگیری اما حریف افکارت نخواهی شد و چقدر دردناک است، درد فهمیدن!
زیبایی شما فقط چشم را لذت میبخشد، اما زیبایی اخلاق و فهم روح را نوازش میدهد...
نخندید، گریه نکنید، لعن نکنید، بلکه بفهمید...
سخت ترین کار در دنیا بحث کردن با فردی است که به خودش قول داده است که نفهمد.
اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست، سرت را بالا بگیر و لبخند بزن، فهمیدن احساس کار هر آدمی نیست!
فرد را برای چیزی که به آن اعتقاد دارد به کلیسا راه میدهند، ولی برای چیزی که میفهمد از آنجا اخراج می کنند!
کاش آدم هزاران متر زیر خطر فقر باشد ولی حتی یک میلی متر زیر خط فهم نباشد...
میل به مرگ یکی از اولین نشانه های فهمیدن است برای کسی که میفهمد، این زندگی تحمل ناپذیر و دست نیافتنی به نظر میرسد و او دیگر از آرزوی مرگ شرم نمی...
من آنقدرها باهوش نیستم، زمان میبرد چیزها را بفهمم اما اگر زمانش را داشته باشم تو را خواهم فهمید، بهتر از هر کسی در این دنیا...
هیچ روانشناسی نباید به دانستن آنچه نمیداند وانمود کند، فقط افراد احمق و شارلاتان همه چیز را میدانند و هیچ نمیدانند!
سلام بر آنان که ما را ندیده فهمیدند، نخوانده دانستند و نبوسیده دوست داشتند!
ما هیچ موقع عاقل تر نخواهیم شد ، مگر زمانی که بفهمیم بسیاری از کارهایمان احمقانه بوده است!
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…