محمود درویش / شاعر
دیگر در قلبم جایی برای زخم جدیدی نیست!
نمیخواهم با چشمان خودم سقوط هر آن چه بر دفتر و دیوار و هوا نوشتم را ببینم،
نمیخواهم بیش از این فرو ریختن...
دیگر در قلبم جایی برای زخم جدیدی نیست!
نمیخواهم با چشمان خودم سقوط هر آن چه بر دفتر و دیوار و هوا نوشتم را ببینم،
نمیخواهم بیش از این فرو ریختن...
میخواستم به تو بگویم که جز تو از همه نا امید گشتهام و میترسم از همه
اما پیش از آن که به تو بگویم تو نیز نا امیدم کردی...
آدم باید عشقی داشته باشد، عشقی بزرگ در زندگیاش زیرا عذر موجهی خواهد شد برای نومیدی بی دلیلی که از پا ما را در آورده است...
اندوه کسی را نکشت ، اما ما را از همه چیز تهی ساخت...
همیشه سکوت نشانه تایید حرف مقابل نیست
گاهی نشانه قطع امید از سطح شعور اوست!
وقتی تو رفته باشی
کامل نمیشود عشق
بعد از تو تا همیشه
این قصه ناتمام است...
چه بسا مرگ تنها با توقف نبض حاصل نشود، زیرا انتظار مرگ است ، دلزدگی مرگ است ، ناامیدی مرگ است و تاریکی آینده نامعلوم هم در حکم مرگ است!
میخواستم به تو بگویم که به جز تو از همه نا امید گشتهام و میترسم ، اما پیش از آن که به تو بگویم ، تو نیز نا امیدم کردی...
هیچ نا امیدی عمیقی در جایی که عشق عمیقی وجود داشته باشد ، نیست.
آدم ها سه دسته اند : آن ها که مرده اند ، آنها که زنده اند و آنهایی که هنوز نمردهاند
به خیابان بنگر ، خیابان ها مالامال از آدم هایی است که هنوز نم...
رفتم ، که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم در لابلای دامن شبرنگ زندگی
رفتم ، که در سیاهی یک گور بی نشان فارغ شوم زکشمکش و جنگ زندگی ...
لطافت و مهربانی
نشانه ضعف و نا امیدی نیست،
بلکه مظهر اراده و قدرت است.
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها، گویی برای مردن نوبت گرفتهایم…