جمله درباره نفرت

آدمیان شتاب زده عاشق می‌شوند، ولی سر فرصت کینه می‌ورزند!

من از هرچه تنها بخواهد به‌ من چیزی بیاموزد بی‌ آنکه بر شادمندی‌ام بیفزاید یا مرا نشاط تازه‌ای بخشد، نفرت دارم.

هیچ چیز به اندازه‌ی نفرت از چیزی مشترک، مردم را باهم متحد نمی‌کند نه عشق، نه دوستی و نه احترام...

نخندید، گریه نکنید، لعن نکنید، بلکه بفهمید...

از کسانی که بدبختی دیگران را دیده و بر روزگار خویش شکر می‌کنند، حالم به هم می‌خورد!

کسی که فکر می کرد از او نفرت دارم چون می‌دید با لبخند به او سلام می‌کنم پیش خود بزرگواری‌ام را تحسین و شاید هم بی غیرتی‌ام را تحقیر می‌کرد، اما انگ...

بدترین نفرت گاهی از عشقی عمیق نشات می‌گیرد.

پول عشق را به نفرت و نفرت را به عشق تبدیل می‌کند.

برای هر کسی یک اسم در زندگی‌اش است که تا ابد هر جایی بشنود ناحودآگاه برمیگردد به همان سمت ، یا از روی ذوق یا از روی حسرت و یا از روی نفرت...

آدمیزاد گاهی به یک نظر هواخواه کسی می‌شود
گاهی هم صد سال اگر با کسی دمخور باشد
دلش اجازه نمی‌دهد که با او دست به یک کاسه ببرد.

روزی با خود فکر می‌کردم اگر او را با غریبه ای ببینم دنیا را به آتش می‌کشم ، اما امروز حاضر نیستم که کبریتی روشن کنم تا ببینم کجاست و چه می‌کند!

ترجیح می‌دهم در آتش کین آن ها نابود گردم ، تا این که بدون عشق تو تن به ذلت زندگی تسلیم کنم.

انسان ها در دو حالت یک دیگر را ترک می‌کنند
اول این که احساس کنند کسی دوستشان ندارد
دوم این که احساس کنند یکی خیلی دوستشان دارد...

تجربه به من یاد داد که همه ملت ها را دوست داشته باشم و از همه دولت ها متنفر باشم.

من از برهنگان تن فروش بیزار نیستم
از پوشیدگان شرف فروش بیزارم !

بین مرد و زن امکان دوستی نیست ، اشتیاق ، تنفر ، ستایش و عشق وجود دارد ، ولی دوستی ممکن نیست.